جمعه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۴

Nothing Else Matters

اول اين‌که ديشب داشتم اخبار را نگاه می‌کردم، حدود پنج دقيقه تصاوير شادی مردم بعد از مسابقه‌ی فوتبال ايران ــ بحرين رو نشون ‌داد. اما نکته‌ی جالب اين بود که تو اين پنج دقيقه حتی يک تصوير از هيچ زن يا دختری پخش نشد. حتی يک ثانيه. من واقعا نمی‌دونم چرا صدا و سيما اين‌کار رو می‌کنه؟ آخه يعنی چی؟ مثلا اگه نشون بدن خانم‌ها هم تو خيابون بودن چه اتفاق بدی می‌تونه بيفته؟ شايد مشکل‌شون با اين بوده که خانوما خيلی اسلامی! لباس نپوشيده بودن يا موهاشون بيرون بوده، اون وقت اين سوال پيش مياد که اين چه نظاميه که اقلا نصف مردمش علاقه‌ای ندارن اون جوری که نظام تبليغ می‌کنه لباس بپوشن؟

دوم اين‌که حضرت «شان پن» الان تهران هستن و امروز هم تشريف بردن نمازجمعه!



من خيلی حال می‌کنم با اين شان پن. چند وقت پيش هم رفته بود عراق و کلا کارهای انسان‌دوستانه زياد می‌کنه. خيلی خوبه که يه آدم از معروفيتش استفاده‌های اين‌جوری هم بکنه!

سوم اين‌‌که با اين خاطره‌ی ابطحی ــ که مثل خودم رسما تپله ــ خيلی حال کردم. تازگی‌ها داره از اين جناب ابطحی بيشتر خوشم مياد! ( به‌نظر شما اگه آقای ابطحی اينو بفهه، از خوش‌حالی يا ترس! سکته نمی‌کنه!؟)

چهارم اين‌که دارم همه‌ی تلاشم رو می‌کنم تا کارام رو هماهنگ کنم و تو اين برنامه شرکت کنم. شايد يه سری بگن آخه به تو چه ربطی داره اما من فکر می‌کنم آدم هميشه نبايد وايسه يه مشکلی برای شخص خودش پيش بياد و بعدش صداش دربياد. من معتقدم و عميقا معتقدم تو جامعه‌ی امروز ايران داره به خانم‌ها ظلم می‌شه و به همين خاطر از هر حرکتی که بتونه جلوی اين ظلم رو ــ که البته ريشه‌ی تاريخی هم داره ــ بگيره، حمايت می‌کنم.

پنجم اين‌که نظرخواهی وبلاگ در دست تعميراته! (البته شايد تا الان که شما دارين اين‌جا رو می‌خونين، درست شده باشه.) همه‌ی زحماتش هم به دوش ايشونه که واقعا دستش درد نکنه و خيلی زحمت کشيده برای درست کردنش. بسيار ممنون پانته‌آ خانم.

هیچ نظری موجود نیست: