خیلی جالب است، خیلی خیلی جالب است. با اینکه خیلی از ما ها که در انتخابات شرکت کردیم، کاری به کار کسی نداشتیم و به اصطلاح یک گوشه نشسته بودیم و داشتیم ماستمان را میخوردیم، و با وجود همهی اتفاقهای این چند ماه گذشته، هنوز از جانب عدهای از تحریمکنندههای انتخابات، مواخذه میشویم که چرا رای دادهایم! بحث زیر بین من و یکی از همین دسته آدمها در گوگل پلاس رخ داد. توضیح اینکه تمام تلاشم را کردم که از دایرهی ادب خارج نشوم و امیدوارم این اتفاق افتاده باشد.
خانم پریرخ عزیز، من شما را درست نمیشناسم اما در حیرتم از شیوهی استدلالتان! همین چند جملهتان را داشته باشید: «کجای این انتخابات آزاد بود؟ چند کاندیدای از غربال شورای نگهبان گذشته را گذاشتن جلوی روی شما و گفتن: آش کشک خالهتونه. برید رای بدید و شما عین بچههای خوب و سر به راه رفتید و رای دادید!!! نمیگم چرا رای دادید که در حد من نیست به شما دستور بدم یا ایرادی وارد کنم. فقط میگم بیش از حد لزوم خوشحال و سپاسگزار از خودتون و حاکمیت نباشید که اگر خوب دقت کنید این بار هم انتخابات استادانه مهندسی شد و آنچنان ماهرانه که شما همه فکر کردید که این انتخاب ، انتخاب خود شماست.»
بله در حد شما نیست که به ما بگویید رای بدهیم یا ندهیم اما انگار در حد شما هست که مسخرهمان کنید و یادآوری کنید نباید خوشحال باشیم و ما را بازیخوردگان احمقی بدانید که همیشه فریب نظام را میخوریم. بعد حالا این به کنار، نظر شخصی خودتان است و هر چه میخواهد باشد، جالبش اینجا است که ناراحتید از اینکه چرا کسانی که رای دادهاند بر این باورند که رایشان تاثیرگذار بوده است. میگویید فضا بوی اهانت میدهد در صورتی که خودتان دارید رسمن به ما توهین میکنید که ابله بودهایم که رای دادهایم. جدای از درستی یا نادرستی رایدادن در انتخابات پیشین، این استاندارد دوگانه واقعن جالب است.
شما جوری میگویید انتخابات مهندسی شد که انگار خودتان در اتاق فکر نظام حضور داشتهاید و ناظر بودهاید که چهگونه موبهمو برنامه ریختند که اول هاشمی را ردصلاحیت کنند بعد روحانی را علم کنند و ...
خوشحالم بهخاطر اینکه بخش زیادی از مردم ایران مانند شما فکر نمیکنند و چهقدر خوب است که تعداد ما ابلهها آنقدر زیاد بود که باعث شویم جلیلی رییسجمهور نشود و الان به جای اینکه اندک روزنهی گشودهشدهای پیش چشممان باشد، در انتظار جنگ نیستیم.
بله البته پاسخ شما را هم از پیش میدانم. این سیاست نظام بود و از اول تصمیمشان را گرفته بودند روحانی رییسجمهور شود و خیلی هوشمندانه این بازی را ترتیب دادند که شما گول بخورید. رای هم نمیدادید باز روحانی انتخاب میشد.
یاد سال هشتاد و چهار و مرحلهی دوم انتخابات میافتم که چهقدر من و امثال من تلاش کردیم بقیه را قانع کنیم که به هاشمی رای دهند تا بلکه احمدینژاد هشت سالمان را به کثافت نکشد اما هوشمندانی همانند شما خیلی زیرکانه و با نگاهی از بالا به پایین، مثل همهی این سی سال گذشته، همهچیز را بازی نظام دانستند و به راستی که ما چه نظام مکار، توانا و بازیگری داریم. فقط نمیدانم چهطور با این سطح هوشمندیاش وضعش به اینجا کشیده.
لابد شنیدهاید: یکی حواسش نبوده و به زمین میخورد، بعد بهخاطر اینکه به بقیه ثابت کند که زمینخوردنش به خاطر حواسپرتی نبوده و عامدانه میخواسته تمرین سینهخیزرفتن کند، ناچار میشود بقیهی مسیر را تا آخر سینهخیز برود. در انتخابات شرکت نکردید، خب، نظرتان بوده و از دید خیلی از ما نظری اشتباه بوده، با وجود اینکه برخی گشایشهای نسبی را میبینید، چرا هنوز که هنوز است، کمر همت بستهاید که به ما ثابت کنید اشتباه کردهایم رای دادهایم؟
بنای آن را نداشتم و ندارم که به کسی که فکر میکند همهی کاندیداهای از غربال گذشتهی انتخابات شبیه هم بودهاند و همه چیز بازی به دقت پرداخته شدهی نظام بوده، بقبولانم که نظرش اشتباه است. کسی را که خوابیده میشود بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب میزند هرگز. اینها را هم که گفتم به آن خاطر بود که وقتی در برابر اشارهی روشن من خود را به نفهمیدن زدید، نخواستم من نیز خودم را به نفهمیدن بزنم. شما با نظرات و عقاید خود که تنه به تنهی نبوغ میزند به خیر باشید و بگذارید ما ابلهان بازیخورده هم دلمان به همین چیزهای کوچک خوش باشد. به اینکه سادهدلانه فکر کنیم ما بودیم که با رایمان کمی تاثیر گذاشتیم در جلوگیری از جنگ احتمالی و اینکه خوشحال باشیم ـ درست است که خنگیم، اما خوشحال که میتوانیم باشیم! ـ رای ما ذرهای در اینکه نسرین ستوده این شبها را پیش فرزندانش میخوابد و صبح که چشم از خواب بیدار میکند، میتواند آنها را در آغوش بگیرد، اثر داشته.
خانم پریرخ عزیز، من شما را درست نمیشناسم اما در حیرتم از شیوهی استدلالتان! همین چند جملهتان را داشته باشید: «کجای این انتخابات آزاد بود؟ چند کاندیدای از غربال شورای نگهبان گذشته را گذاشتن جلوی روی شما و گفتن: آش کشک خالهتونه. برید رای بدید و شما عین بچههای خوب و سر به راه رفتید و رای دادید!!! نمیگم چرا رای دادید که در حد من نیست به شما دستور بدم یا ایرادی وارد کنم. فقط میگم بیش از حد لزوم خوشحال و سپاسگزار از خودتون و حاکمیت نباشید که اگر خوب دقت کنید این بار هم انتخابات استادانه مهندسی شد و آنچنان ماهرانه که شما همه فکر کردید که این انتخاب ، انتخاب خود شماست.»
بله در حد شما نیست که به ما بگویید رای بدهیم یا ندهیم اما انگار در حد شما هست که مسخرهمان کنید و یادآوری کنید نباید خوشحال باشیم و ما را بازیخوردگان احمقی بدانید که همیشه فریب نظام را میخوریم. بعد حالا این به کنار، نظر شخصی خودتان است و هر چه میخواهد باشد، جالبش اینجا است که ناراحتید از اینکه چرا کسانی که رای دادهاند بر این باورند که رایشان تاثیرگذار بوده است. میگویید فضا بوی اهانت میدهد در صورتی که خودتان دارید رسمن به ما توهین میکنید که ابله بودهایم که رای دادهایم. جدای از درستی یا نادرستی رایدادن در انتخابات پیشین، این استاندارد دوگانه واقعن جالب است.
شما جوری میگویید انتخابات مهندسی شد که انگار خودتان در اتاق فکر نظام حضور داشتهاید و ناظر بودهاید که چهگونه موبهمو برنامه ریختند که اول هاشمی را ردصلاحیت کنند بعد روحانی را علم کنند و ...
خوشحالم بهخاطر اینکه بخش زیادی از مردم ایران مانند شما فکر نمیکنند و چهقدر خوب است که تعداد ما ابلهها آنقدر زیاد بود که باعث شویم جلیلی رییسجمهور نشود و الان به جای اینکه اندک روزنهی گشودهشدهای پیش چشممان باشد، در انتظار جنگ نیستیم.
بله البته پاسخ شما را هم از پیش میدانم. این سیاست نظام بود و از اول تصمیمشان را گرفته بودند روحانی رییسجمهور شود و خیلی هوشمندانه این بازی را ترتیب دادند که شما گول بخورید. رای هم نمیدادید باز روحانی انتخاب میشد.
یاد سال هشتاد و چهار و مرحلهی دوم انتخابات میافتم که چهقدر من و امثال من تلاش کردیم بقیه را قانع کنیم که به هاشمی رای دهند تا بلکه احمدینژاد هشت سالمان را به کثافت نکشد اما هوشمندانی همانند شما خیلی زیرکانه و با نگاهی از بالا به پایین، مثل همهی این سی سال گذشته، همهچیز را بازی نظام دانستند و به راستی که ما چه نظام مکار، توانا و بازیگری داریم. فقط نمیدانم چهطور با این سطح هوشمندیاش وضعش به اینجا کشیده.
لابد شنیدهاید: یکی حواسش نبوده و به زمین میخورد، بعد بهخاطر اینکه به بقیه ثابت کند که زمینخوردنش به خاطر حواسپرتی نبوده و عامدانه میخواسته تمرین سینهخیزرفتن کند، ناچار میشود بقیهی مسیر را تا آخر سینهخیز برود. در انتخابات شرکت نکردید، خب، نظرتان بوده و از دید خیلی از ما نظری اشتباه بوده، با وجود اینکه برخی گشایشهای نسبی را میبینید، چرا هنوز که هنوز است، کمر همت بستهاید که به ما ثابت کنید اشتباه کردهایم رای دادهایم؟
بنای آن را نداشتم و ندارم که به کسی که فکر میکند همهی کاندیداهای از غربال گذشتهی انتخابات شبیه هم بودهاند و همه چیز بازی به دقت پرداخته شدهی نظام بوده، بقبولانم که نظرش اشتباه است. کسی را که خوابیده میشود بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب میزند هرگز. اینها را هم که گفتم به آن خاطر بود که وقتی در برابر اشارهی روشن من خود را به نفهمیدن زدید، نخواستم من نیز خودم را به نفهمیدن بزنم. شما با نظرات و عقاید خود که تنه به تنهی نبوغ میزند به خیر باشید و بگذارید ما ابلهان بازیخورده هم دلمان به همین چیزهای کوچک خوش باشد. به اینکه سادهدلانه فکر کنیم ما بودیم که با رایمان کمی تاثیر گذاشتیم در جلوگیری از جنگ احتمالی و اینکه خوشحال باشیم ـ درست است که خنگیم، اما خوشحال که میتوانیم باشیم! ـ رای ما ذرهای در اینکه نسرین ستوده این شبها را پیش فرزندانش میخوابد و صبح که چشم از خواب بیدار میکند، میتواند آنها را در آغوش بگیرد، اثر داشته.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر