چند روز پیش داشتم برای این کتاب جدیدم یه تاریخچه ای از دانشمندایی که درباره ی احتمال کار کردن در میاوردم، یه چیزخیلی جالبی پیدا کردم :
" پاسکال چهار سال آخر زندگی خود (1662-1658) به خود اجازه نداد که به هیچ کاری به جز نجات روح خود دست بزند. ورق کاغذی را که واژه های مقدسی سطرهای آن را پر کرده بود به عنوان طلسم بر جامه ی خود دوخته بود. کمربندی پر از میخ بر بدن لخت خود بسته بود و هر بار که به نظرش می رسید به اندازه ی کافی به خدا نزدیک نیست با مشت های خود بر آن می کوبید و میخ ها را در تن خود فرو می کرد. وی در سی و نه سالگی در گذشت"
بی چاره این قدر میخ به خودش فرو کرده چهار ساله مرده . از من به شما نصیحت این قدر درس نخونین. قاط می زنین مثل پاسکال ها!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر