دوشنبه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۱

وقتی مهمونی می ترسی که صاحبخونه که خیلی هم برات عزیزه رو ناراحت کنی.با رفتارت.با حرفی یا حدیثی.و من الان که اولین یاد داشتم رو اینجا می نویسم همین ترس رو با خودم دارم.به هر حال سلام به همه و به بهار که داره می آد.

هیچ نظری موجود نیست: