امروز وحشتناکترين بارون زندگيم رو تو رم ديدم. دوش حموم رو ديدين؟ همونجوری داره از صبح تا همين الان که ساعت ۶ شده يه ضرب بارون مياد. الان من خيس خيس هستم. به هر حال امروز بارون به کل برنامهمون رو خراب کرد ولی با اين حال قلعهی کاستلو و پانتئون رو رفتيم ديديم. راستشو بخواين اين قدر تو اين مدت موزه و ساختمون و بنای تاريخی ديدم که ديگه داره از ديدن اين جور چيزا حالم بد ميشه!!!
ديروز تو رم اول رفتيم واتيکان که کوچکترين کشور دنياست و تو شهر رم قرار داره! بعدش رفتيم کلوزيو که گلادياتورا اونجا جنگ میکردن با هم و رم قديم رو ديديم، بعد رفتيم چشمهی عشاق و نفری ۳ تا سکه انداختيم و آرزو کرديم! و دستجمعی عاشقم من و سلطان قلبها رو خونديم که چون تعدادمون زياد بود توجه همهی آدمای ديگه رو که از کشورای ديگه اومده بودن جلب کرده بوديم و آخر شب هم رفتيم پلههای اسپانيا که انگار همهی دختر پسرای رم آبجو به دست اومده بودن اونجا.
راستی رم حسابی کر و کثيفه و مثل تهرون خودمون میمونه و آدم احساس دلتنگی نمیکنه توش! در ضمن اسپاگتیهاشون هم حرف نداره!
پینوشت:
ديروز گرونترين دستشويی عمرم رو تو شهر رم رفتم. ۷ يورو به خاطر يه دستشويی ناقابل! قدر ايران رو بدونين!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر