چرا مرا کامل نمیکنی؟
يا کاملا از من نمیکنی؟
در فاصلهی ولرمِ تکرار و حوصله
آمدنت راه نمیآيد
سيبها ساکتند
و در بترِ نيمخورده
کسی میخواند:
امشب شبِ مهتاب نيست
و هيچ کس را نمیخواهم
دلم نارنج میخواهد
و فکر میکنم ای کاش
اتاقم يک پنجره بيشتر داشت.
گراناز موسوی
پی نوشت:
از اُرکات اومدم بيرون ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر