ديريديديد
دارم واسه خودم توی دريا شنا میکنم که يه دفعه صدای ديريديديد بلند میشه.
ديريديديد ديريديديد ديريديديد!!!
حس میکنم يه چيزی عجيبه اما نمیفهمم دقيقاً چی! با خودم فکر میکنم اين وسط ساعت کجا بوده و اين صدائه داره از کجا مياد؟ مخم اِرور میده.
سعی میکنم توجه نکنم و شنامو بکنم اما ديريديديده سمجتر از اين حرفاست.
ديريديديد ديريديديد ديريديديد
اِی بابا. آخه چه معنی میده وسط دريا صدای ديريديديد بياد؟
فکر میکنم اين صدائه رو يه جايی قبلا شنيدم. آره صداش آشناست ... آهان! صدای آلارم موبايلمه. ولی من که موبايلمو با خودم نياوردم تو آب که. بابا اين جا چه خبره؟
تو همين فکرام که تو يه آن دريا تموم میشه و تصوير ديزالو میشه به موبايلم که روی کتابخونهی اتاقمه.
ديريديديد ديريديديد ديريديديد!
و به اين ترتيب يه روز ديگه هم شروع میشه ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر