فيلم تبليغاتی معين اگر چه میتوانست بسيار بهتر از اين باشد ولی در مجموع خوب بود. وقتی صحبتهای رضا خاتمی داشت پخش میشد با خودم فکر کردم اين بشر چهقدر با شور و هيجانتر و تاثيرگذارتر از معين میتواند صحبت کند. شک ندارم اگر الان به جای معين، رضا خاتمی کانديدای اصلاحطلبان بود، حتما رای بسيار بيشتری داشت.
به هر حال اوضاع واقعا اوضاع پيچيده و غيرقابل پيشبينیای شده! عدهای معتقدند هاشمی و قالیباف به دور دوم میروند، عدهای میگويند نه، هاشمی و معين به دور دوم میروند که البته اين يکی از نظر من محتملتر است. تاجزاده هم که اصلا خيال همه را راحت کرده که معين در همين دور اول رئيسجمهور میشود! (مرسی اعتماد به نفس!) يکی نيست به آقای تاجزادهی عزيز بگويد نکند معين همانطوری اول میشود که جنابعالی در انتخابات شوراها اول شدی!
راستی سايت پرشين نيوز يک مصاحبهی خيلی جالب با تاجزاده کرده که توصيه میکنم حنما بخوانيد. خيلی خوب است که فضا موقتا آنقدر باز شده که هر کس هرچه میخواهد میگويد:
... ما با اینکه میگوییم و روشن هم میگوییم که بعد از مجلس ضعیفتر شده بودیم، چرا امروز قویتر شدهایم؟ ما یک نامزد معرفی کردیم که همهی مواضعاش را قبل از تأیید صلاحیتها گرفت، معاون اول و سخنگویش را دو نفری اعلام کرد که شورای نگهبان پارسال صلاحیتشان را رد کرده بودند. خیلیها به ما این اتهام را میزدند که شما این کارها را میكنید تا آقای معین را ردصلاحیت کنند و بکشید کنار و بهانهای داشته باشید برای اینکه در انتخابات شرکت نکنید. حالا با هر حسابی که بکنید، ما آمدهایم و تأیید صلاحیت شدهایم، بدون اینکه ذرهای از مواضعمان کوتاه بیاییم، و تازه رادیکالترش هم کردهایم. من معتقدم بیانیهی آقای معین بهنسبت کل صحبتهایی که در گذشته کرده رادیکالتر بوده. سیاستورزی یعنی همین دیگر... ما فضا را شناختهایم و در این چهارچوب آمدهایم، احتمال هم دارد که پیروز شویم. حالا اگر ما تیممان را معرفی کنیم تعجب جامعه بیشتر هم میشود. بنابراین راه ما راه درستی بوده. ممکن است شما با نامزد ما موافق نباشید، ولی برای ایجاد هر گونه اصلاحات در جامعه باید از طریق انتخابات وارد شد.
من اگر جای آقای خامنهای بودم دقیقاً همین کاری را که او کرد میکردم، چون قشنگترین بازیای بود که میشد انجام داد. معین را که در نظرسنجیها نسبتاً پایین بود تأیید کرد، با این کار به رقیبش که هاشمی است هم ضربه زد، و عملاً معین را در وضعیت ناراحتکنندهای قرار داد.
بیانیهی ما هم یکی از زیباترین کارهای سیاسی بود...
میدانید چرا من هم اگر جای آقای خامنهای بودم همین کار را میکردم؟ چون اگر قرار باشد نظام جمهوری اسلامی بهدلیل کاهش مشروعیت برود، یا آقای خامنهای رقیبی جدی داخل مجموعهی جمهوری اسلامی پیدا کند، چه بهتر که مجموعهای از اصلاحطلبان داخل جمهوری اسلامی حضور داشته باشند که این دو اتفاق نیفتد. مجموعهی اصلاحطلبان هم که کاری نمیتوانند بکنند و مثل هشت سال گذشته داخل نظام میمانند، عملاً عامل مشروعیتبخش آن می شوند، نقش کیسه بوکس را هم بازی میکنند
اگر اینطور بود باید به ما پیغام میدادند که کسی را معرفی کنید که از دکتر معین محبوبتر باشد، تا رأیاش بیشتر باشد و حتماً پیروز شود. در ثانی اگر اینطور بود و شورای نگهبان از ابتدا آقای معین را تأیید میکرد که موقعیت ما بهمراتب از الان پایینتر بود... درست است که خواستهاند ما ار وامدار کنند، ولی ما با حرکت بعدیمان سعی کردیم بگوییم این وام را نمیخواهیم و با سرمایهی مردم میآییم. اگر استدلال شما را بپذیریم باید از همان روز اول دکتر معین را تأیید میکردند، و حتی دکتر یزدی را هم تأیید میکردند.
ولی به هر حال آقای خامنهای شما را وامدار کرد ...
نه، اصلاً قبول ندارم. البته ما بیشتر از وامدار ، داشتیم بدنام میشدیم، منتها بحثی که داشتیم این بود که باید کاری کنیم که دفعهی بعد کسی نخواهد از این شوخیها با ما بکند.
اما در آخر! اين ابراهيم نبوی اين روزها دارد کولاک میکند، ديروز يک ربع داشتم به اين نوشتهاش میخنديدم:
هاشمی رفسنجانی تفریحاتش را اعلام کرد: سرگرمی من مطالعه است و گاهی هم در حیاط خانه راه میروم و به سبزه و گل نگاه میکنم ... ورزش مورد علاقهام «دو» است و صبحها میدوم و در هفته یک روز هم شنا میکنم.
برخی آگاهان اعلام کردند که بهتر است آقای هاشمی در مورد شنا زیاد توضیح ندهد، چون در این شرایط جالب نیست، بهخصوص با توجه به این ملت بیادب ایران که هزارتا حرف برای آدم درمیآورن!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر