شنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۴

پيش‌نهاد برای خواندن کتاب و شنيدن موسيقی

(۱)
وعده‌ی ديدار با جوجو جتسو
(مجموعه داستان‌های چاپ نشده)


نويسنده: بهرام صادقی، نشر پژوهه، چاپ نخست ۱۳۸۳، ۱۰۰۰ تومان

« وعده‌ی ديدار با جوجو جتسو » مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه بهرام صادقی، نويسنده‌ی نام‌آشنای ادبيات داستانی و خالق آثار برجسته‌‌ی « سنگر و قمقمه‌های خالی » و « ملکوت » است؛ که برای نخستين بار در قالب مجموعه داستان منتشر می‌شود.

بهرام صادقی بدون شک متفاوت‌ترين داستان‌نويس ايرانی است که داستان‌هايی بسيار متفاوت هم از حيث مضمون و هم از حيث تکنيک، به يادگار گذاشته است.

برای بهرام صادقی نگارش داستان با جوهره‌ی ناب داستانی مهم‌تر از پر کردن صفحات بوده و شايد بر اساس همين اصل بوده که با چنين مجموعه‌ی خلاق و نابی روبه‌رو هستيم.

به قول بهرام صادقی:‌ « در وهله‌ی اول بايد داستان نوشت؛ داستان خالص، بايد ساخت؛ به هر شکل و هر جور ... فقط مهم اين است که راست بگويی.»

(۲)
اتاق دربسته
(رمان)

نويسنده: پل اُستر، مترجم: شهرزاد لولاچی، نشر افق، چاپ اول ۱۳۸۳، ۱۷۰۰ تومان

پل اُستر نويسنده‌ی پست‌مدرن آمريکايی در آخرين کتاب از مجموعه‌ی « سه‌گانه‌ی نيويورک » با وارونه کردن داستان‌های معمايی، نوع تازه‌ای از روايت را خلق کرده است. او در « اتاق دربسته » کنج‌کاوی خواننده‌ی انديشمند خويش را برمی‌انگيزد و جست‌وجوی پليسی و کارآگاهی برای يافتن حقيقت را به جست‌وجوی ناب‌تر و فلسفی‌تر ـ کاوش در هويت ـ بدل می‌سازد.

« فنشاو » ناپديد شده است و از او هم‌سر، فرزند و مجموعه‌ای داستان، شعر و نمايش‌نامه به‌جا مانده است. اما چرا راوی چنين وسواس‌آميز زندگی فنشاو، صميمی‌ترين دوست دوران کودکی‌اش را می‌کاود؟

(۳)
به تماشای آب‌های سپيد
(کنسرت موسيقی)

تنظيم و قطعات ساخته‌شده: حسين عليزاده/ ماما*: ژيوان گاسپاريان، نشر موسيقی هرمس، ۱۳۸۳

شامل ۷ قطعه :
۱ـ پرنده‌ها
شعر: م. آزاد
۲ـ نغمه‌های ارمنی
بداهه‌نوازی شور
۳ـ ساری گلين
موسيقی: ايلگار مرادف/ با اشعار آذری، ارمنی و فارسی
۴ـ آواز پرنده‌ها
گروه‌نوازی سازی
۵ـ ماما
شعر و موسيقی: ژيوان گاسپاريان
۶ـ بداهه نوازی شورانگيز
۷ـ پروانه شو
شعر: مولانا


وقتی هم‌کاری با گاسپاريان به من پيش‌نهاد شد؛ نگاهم به دوردست خيره شد و صدای سحرانگيزی مرا به سوی خود کشاند. همان صدای آشنايی که حکايت جاودانگی عشق با اوست.

هر نغمه را يادآور می‌شديم؛ برای‌مان آشنا بود.

چه بنوازيم؟

شور؟ دشتی؟ چهارگاه؟ بيات شيراز؟ و يا ...

همه‌ی اين عناوين بار زيادی برای‌مان داشت. گويی از خاطرات سخن می‌گفتيم. از خاطراتی که قرن‌ها سرنوشت دو فرهنگ را رقم زده بود. موسيقی ايران و ارمنستان، زبان مشترکی است که هر عبارت آن برای هر دو ملت آيينه‌ای از تاريخ است.

اين کنسرت هديه‌ای است به ملت ايران و ارمنستان، به‌ويژه هم‌وطنان ارمنی.



حسين عليزاده
تابستان ۸۳


متن دو شعر از قطعات اين مجموعه:

(۱)
پرنده‌ها
به تماشای بادها رفتند

شکوفه‌ها
به تماشای آب‌های سپيد

زمين عريان مانده است و
باغ‌های گمان

و ياد مهر تو
ای مهربان‌تر از خورشيد

(۲)
دامن کشان
ساقی می‌خواران
از کنار ياران
مست و گيسوافشان
می‌گريزد

برجام می
از شرنگ دوری
بر غم مهجوری
چون شرابی جوشان
مِی بريزد

دارم قلبی
لرزان ز رهش
ديده شد نگران
ساقی می‌خواران
از کنار ياران
مست و گيسوافشان
می‌گريزد



پی‌نوشت:
موسيقی فعلی وبلاگ، بخشی از قطعه‌ی سوم مجموعه است.

گالری عکس از اجرای کنسرت به تماشای آب‌های سپيد در کاخ نياوران

هیچ نظری موجود نیست: