دوشنبه، آذر ۱۸، ۱۳۹۸

بله، ما متوهمیم!

مسئله ساده است. بیاید یک بار وقایع را مرور کنیم بعد داوری کنید که ما؛ هواداران استقلال؛ متوهمیم یا نه:

یک: آن‌طور که از شواهد پیداست در قرارداد استراماچونی بندی بوده که اگر این مربی شصت روز حقوق خود را دریافت نکند، می‌تواند به‌طور یک‌طرفه قرارداد خود را فسخ کند. الان این اتفاق رخ داده. این یعنی چه؟ یعنی مدیران استقلال با علم به این‌که می‌دانسته‌اند که امکان رخ‌دادن چنین اتفاقی وجود داشته، اما در این دو ماه در عمل کاری نکرده‌اند. در این امر یا تعمدی در کار بوده است یا در حالت خوش‌بینانه بی‌تدبیری و بی‌لیاقتی محض رخ داده. در هر دو حالت بدون شک مدیرعامل، هیئت مدیره و وزیر ورزش که منصوب‌کننده‌ی این افراد بوده مقصرند.

دو: از اول فصل هواداران استقلال فریاد می‌زدند که این مدیرعامل را نمی‌خواهند. حتا در روزهایی که تیم بردهای پر گل به دست می‌آورد این صدا قطع نشد. فکر می‌کنید چرا؟ این هواداران دیوانه بودند؟ متوهم بودند؟ یا عمل‌کرد شخص آقای فتحی و هیئت مدیره باعث این اعتراض‌ها شده بود؟ آقای فتحی یکی از بدترین عمل‌کردها را در استقلال داشته است. به دروغ گفت صیادمنش مصدوم است و باعث شد هفته‌ها او بازی نکند تا یکی از به‌ترین بازیکن‌های استقلال ترانسفر شود. بارها گفت پاتوسی از استقلال نمی‌رود و در تیم می‌ماند اما در عمل دیدیم که چه شد. در مضحک‌ترین شوی تلویزیونی، با جدیت گفت استراماچونی جایی نمی‌رود آن هم در حالی که سرمربی استقلال احتمالن در همان لحظات مشغول نوشتن نامه‌ی فسخ هم‌کاری خود با باشگاه بود.

سه: به‌ترین بازیکن های استقلال در این دو فصل از استقلال رفتند و تیم هر فصل به‌طور کامل پوست‌اندازی کرد. کاوه رضایی، مجید حسینی، امید ابراهیمی، تیام، جپاروف فقط فهرست کوتاهی از سیاهه‌ی بلند بازیکنانی است که از استقلال جدا شدند. یک تیم را دیگر چه‌طور می‌توان نابود کرد؟ هر فصل، دقیقن هر فصل استقلال هفته‌های ابتدایی را به‌خاطر ناهماهنگی بازیکنان جدید از دست داد و زمانی تیمش تیم شد که دیگر دیر شده بود. این فصل هم ماجرا همین بود، با این تفاوت که استقلال زود به کورس بازگشت. تیمی که بعد از باخت در دربی پانزدهم جدول بود، در هفته‌ی سیزدهم صدرنشین شد. و جالب این‌که در چند ماه اول که استقلال نتیجه نمی‌گرفت، پول استراماچونی پرداخت می‌شد اما همین‌که خطر صدرنشین شدن تیم حس شد و استقلال تیمی شد که از ده بازی آخرش در نه بازی پیروز شد و فقط یک بازی را آن هم در زمین سپاهان و به‌خاطر اشتباه مسلم داوری مساوی کرد، ناگهان به خاطر نبود پول یا مشکلات مربوط به تحریم‌ها و یا اهمال‌کاری! پول استراماچونی و دستیارانش پرداخت نشد تا زمینه‌ی فسخ قرارداد این مربی و دستیارانش فراهم شود.

چهار: می‌گویند این اتفاق مختص باشگاه استقلال نیست و در قضیه‌ی برانکو نیز مشابه همین اتفاق رخ داد. مسئله اما کمی! فرق دارد. طبق اسناد غیرقابل انکار برانکو از چند ماه قبل با تیم عربستانی به توافق رسیده بود و پرسپولیس هنوز هم به همین خاطر ممکن است از برانکو ادعای خسارت کند. هم‌چنین بنا به گفته‌ی خود برانکو در مصاحبه‌اش، او دیگر انگیزه‌ی بیش‌تر ماندن در پرسپولیس را نداشت و دنبال چالش جدیدی در عربستان می‌گشت. (تازه اگر فرض را بر این نگذاریم که دلارهای الاهلی او را وسوسه کرده بود.) بله شباهت‌هایی وجود دارد. برانکو نیز به دلیل عدم‌پرداخت به موقع درخواست فسخ قرارداد خود را به فیفا داد اما فرق است بین سرمربی‌ای که خودش می‌خواهد برود با سرمربی‌ای که تا بازی آخر با حرص و جوش کنار زمین بالا و پایین می‌پرد و پیش از قطع هم‌کاری‌اش چندین باز تهدید کرده بود که شرایط برای ماندنش مساعد نیست و از باشگاه خواسته بود تا بدیهی‌ترین شرایط کار حرفه‌ای را برای او فراهم کند. مسائلی چون زمین تمرین، پرداختی‌های بازیکن‌ها و حق‌الزحمه‌‌ی خودش و دست‌یارانش.


پنج: هر هوادار فوتبالی با تمام وجود حس می‌کند چه مربی‌ای شور و انرژی کارکردن در یک تیم را دارد و کدام مربی نه. برای مثال از رفتار ویلموتس مشخص بود مایل نیست دیگر در ایران کارکند اما استراماچونی در تمام این مدت حرفه‌ای رفتارکرد، تیم، بازیکنان و هواداران را دوست داشت و همه‌ی انرژی و تلاشش را گذاشت تا این تیم را بسازد اما انگار اراده‌ای بالاتر از اراده‌ی او و اراده‌ی همه‌ی طرف‌داران استقلال نمی‌خواست این مربی دیگر در ایران بماند. بسیار بعید می‌دانم کسی از هواداران تیم استقلال در وضعیت فعلی استراماچونی را مقصر بداند.

شش: بودجه‌ی هر دو تیم استقلال و پرسپولیس از وزارت ورزش می‌آید، حتا اسپانسر هر دو تیم مشترک است. هیئت مدیره‌ی هر دو تیم را نیز وزارت ورزش منصوب می‌کند. تفاوت‌ها ولی انکارناپذیر است. پرسپولیس در این چند سال توانست هسته‌ی اصلی تیم خودش را به هر طریقی که شده حفظ کند و همین مسئله به هم‌راه کیفیت خوب بازیکن‌ها و سرمربی و مربی این تیم باعث شد سه سال پشت سر هم قهرمان شوند. بار دیگر تاکید می‌کنم! هر دوی این هیئت مدیره‌ها را وزارت ورزش منصوب کرده است، سوال ما هواداران استقلال بسیار ساده است: چه‌طور می‌شود خروجی یک باشگاه یک چیز می‌شود و خروجی باشگاه دیگر چیز دیگری؟ اگر معتقدید هیئت مدیره‌ی استقلال عمل‌کرد قابل‌قبولی داشته، الان هم خودتان زحمت بکشید پاسخ هواداران را بدهید و آن‌ها را قانع کنید. اگر هم بر این باورید که بی‌کفایتی از منصوبین شما بوده، چرا زودتر برکنارشان نکردید؟ مگر می‌شود چیزی را که همه‌ی هوادارهای استقلال از اول فصل می‌دیدند و در هر بازی فریاد می‌زدند، شما نبینید؟ مگر می‌شود در این دو ماه پولی وجود نداشته باشد که به استراماچونی که سرمربی یکی از دو نیم پرهوادار کشور است و خبر فسخ‌قراردادش این‌گونه جامعه ی فوتبالی کشور را دچار شوک کرده، داده شود ولی برای فسخ قرارداد مهاجم خارجی پرسپولیس مشکل پرداخت وجود نداشته باشد و وی به راحتی بتواند با باشگاه به توافق برسد؟

هفت: عمیقن بر این باورم که بیش‌تر هواداران پرسپولیس نیز از این اتفاق و رفتن استراماچونی خوش‌حال نیستند چون این اتفاق به فوتبال کشور لطمه می‌زند. دل هوادارهای استقلال شکسته و بدون شک میلیون‌ها طرف‌دار تیم آبی پای‌تخت الان بسیار خشمگین و ناامیدند. باورکنید این‌جور رقابت‌کردن منصفانه نیست. هواداران استقلال چهار سال خون دل خوردند و پای تیم‌شان ایستادند تا بالاخره این نهال جان گرفت. این‌گونه از ریشه‌زدن یک تیم درست نیست. حق استقلال این نیست. بگذارید رقابت در زمین فوتبال اتفاق بیفتد.

هیچ نظری موجود نیست: