از صبح تا حالا افتادم تو خونه. تب و لرز دارم و همه ی بدنم درد می کنه. حال راه رفتن هم ندارم حتی. یا رو تختم دراز کشیدم یا هم پشت این کوفتیم. خدا کنه زودتر خوب شم. اصلا وقت مریضیو این حرفا رو ندارم. کلی از کارام مونده. واییییییییییییییییی خدا. نیم ساعت پیش رفتم دوش گرفتم شاید یه خورده حالم بهتر شه. الانم با حوله! نشستم دارم وبلاگ می نویسم. مامانمم گیر داده که پا شم لباس بپوشم تا سرما نخوردم ... من که متاسفانه یا خوشبختانه سیگاری نیستم ولی گمونم سیگارو راحت تر یشه ترک کرد تا وبلاگ. خیلی مسخره است که با این حالم دارم چیز میز می نویسم نه؟
راستی دست ایشون واقعا درد نکنه. اون فیلم مرگ و دوشیزه رو برام پیدا کرد بنده خدا. امروز که مریضم ولی اگه نمردم فردا می رم می گیرمش. مرسی. خیلی زیاد!!!
اوه اوه ... تا داد مامانم رو بیش تر از این درنیاوردم دیگه برم...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر