یکشنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۱

بالاخره بعد از 5 سال پیداش کردم باز ... وای خدایا ... چه قدر دلم تنگ شده بود براش ... نمی تونین تصور کنین چه حسی دارم الان ... خیلی خوبه، خیلی خوب ... دقیقا همون چیزیه که باید باشه ... همون چیزی که تو این روزا خیلی بهش نیاز داشتم ... حدود دو ساعته که مدام دارم گوشش می دم ... حتی همین الان که دارم این چیزا رو می نویسم دارم اون رو می شنوم ...منو با خودش می بره، تو خودش حل می کنه، می ترسونم، بهم امید می ده، اشکم رو در میاره، غم دنیا رو می ریزه توی دلم ولی ... خیلی خوبه، خیلی خوب ... سنگینه، آرومه، مهیبه، یه عظمت الهی داره به طوری که آدم نمی تونه مقاومت کنه و می خواد جلوش زانو بزنه ... کدوم شما ها که نماز می خونین این حالی رو که من الان دارم داشتین تا حالا؟... هیچ کدوم تون ... مگه پر شکوه تر از این لحظات هم می شه پیدا کرد؟

مارش عزای هندل رو می گم ... این روحانی ترین موسیقی دنیا ... این عظیم ترین ...

هیچ نظری موجود نیست: