پنجشنبه، تیر ۱۹، ۱۳۸۲

مريم گلی از اون دسته وبلاگ ها است که من خيلی دوست شون دارم و هر روز بهشون سر می زنم. گلی هم خودش دختر خيلی خيلی خوبيه و هم نوشته هاش خيلی قشنگ، عميق، صريح ، ساده و صميميه. يه چيز گلی که من خيلی حسوديم می شه بهش ، اينه که هميشه خيلی راحت مياد خودش رو تو وبلاگش نقد می کنه. جرات می خواد اين کار و من سر اين قضيه خيلی به گلی احترام می گذارم. جراتی که من خودم کم تر دارم.

اما الان يه چند وقتيه اين گلی خانم يه کم تنبل شده و در حق مريم گلی بی انصافی می کنه و کم می نويسه. می گه نوشتنش نمياد. فکر می کنه نوشته هاش تکراری شده ولی اشتباه می کنه. فکر می کنم همه ی ما بلاگر ها گاهی به اين حالت می رسيم ولی از سرمون ميفته بعد يه مدت و دوباره شروع می کنيم نوشتن. گمونم الان گلی يه ذره اين جوری شده.

به هر حال اميدوارم هر چه زودتر اين گلی خانم سر حال شه و تند تند بنويسه. به قول خودش:

خُب ديگه بعضی وقت ها اين جوری می شه , اون وسط ها يه چيزی پيدا می شه که پس بده و گند بزنه به همه چی ... ولی خُب می شه جوهره رو عوض کرد...يا اصلا می شه پرينت رو با پرينتر ديگه گرفت , کار راحتيه ...

فکر می کنم الان وقتشه خودش به توصيه خودش عمل کنه ...

هیچ نظری موجود نیست: