شنبه، بهمن ۱۸، ۱۳۸۲

ساعت دو و چهل و شش دقيقه‌ی بامداد! و من امشب انگار نمی‌خواهد خوابم ببرد! و چه کاری بهتر از اين‌که بيايم اين‌جا و به شما بگويم تازگی چه کتاب‌هايی خريده‌ام!!!

خانه‌ی شن و مه
نوشته‌ی آندره دوباس، ترجمه‌ی مهدی قراچه داغی، نشر پيکان

کتابیه که شهره آغداشلو به خاطر فيلمی که از روش درست کردن، کانديد اسکار شده. تازه شروع به خوندنش کردم اما روونه. دوستش دارم. شروعش اين جوريه:

چاقه، تورز خيکی، مرا شتر صدا می زند، يکی به دليل اين‌که ايرانی‌ام و يکی هم به اين دليل که در مقايسه با چينی‌ها، پانامائی‌ها و حتی تران، ويتنامی ريز نقش، بهتر هوای داغ ماه اوت را تحمل می‌کنم ...

ساعت‌ها
نوشته‌ی مايکل کانينگهام، ترجمه‌ی مهدی غبرايی، ناشر کاروان و انديشه‌سازان

برنده‌ی جايزه‌ی پن/فاکنر 1999، برنده‌ی جايزه‌ی پوليتزر 1999
از روی این کتاب، فيلم ساعت‌ها رو ساختن پارسال. کتاب ارتباط تنگاتنگی با خانم دالووی ويرجينيا ولف داره. هنوز شروع به خوندنش نکردم اما فيلم ساعت‌ها رو دوست داشتم. به‌خصوص مريل استريپ نازنين رو!

ماندارن‌ها
نوشته‌ی سيمون دوبووار، ترجمه‌ی پرويز شهدی، نشر دنيای نو

برنده‌ی جايزه‌ی گونکور 1954 و از رمان‌های معروف دوبووار.
خود دوبووار درباره‌ی اين کتاب گفته: « رمانی گسترده را شروع کردم. قهرمان زن رمان می‌بايست همه‌ی آن‌چه را من در زندگی از سر گذرانده بودم، از سر بگذراند ... می‌خواستم اين رمان همه‌ی من را در بر بگيرد؛ مرا در ارتباط با زندگی، مرگ، دورانم، نوشتن، عشق ورزيدن، دوستی و سفر

اندوهی ژرف
نوشته‌ی ياسمينا رضا، ترجمه‌ی دکتر نازنين شهدی، نشر ورجاوند

تا حالا هر چی از ياسمينا رضا خوندم واقعا دوست داشتم. اين کتاب هم همين‌طور. خيلی آزاد و بدون هيچ تکلفی نوشته شده و تقريبا می‌شه گفت داستان نداره. يه راویه که داره حرف می‌زنه و حرف می‌زنه و حرف می‌زنه ... سبک نوشتن ياسمينا رضا تو اين کتاب، استفاده از جريان سيال ذهنه و خيلی قوی حس به آدم منتقل می‌کنه ...

نقطه ضعف
نوشته‌ی آنتونيس ساماراکيس، ترجمه‌ی مرتضی کلانتريان، نشر آگاه

پروفسور ادوين جاهيل که من نمی‌دونم کی هست! درباره‌ی اين کتاب گفته: « نقطه ضعف رمانی است هم‌پايه‌ی بزرگ‌ترين آثار کافکا، اورول و کويستلر. اين رمان در عين‌حال اين‌که يک رمان سياسی و پليسی است، يک رمان متافيزيکی چون اديپ شهريار و جنايت و مکافات، نيز هست: مردی بی‌هويت در کشوری بی‌هويت
اما من چون اين آقاهه در باره‌ی اين کتاب چنين چيزايی گفته اونو نخرديم! خريدمش چون کوروش و الهام خانم گفتن کتاب خوبيه!

سگ و زمستان بلند
نوشته‌ی شهرنوش پارسی‌پور، نشر البرز

از پارسی‌پور زنان بدون مردان و طوبی و معنای شب رو خوندم تا حالا و ... ترجيح می‌دم درباره‌ی اين کتابه تا کامل نخوندمش اظهار نظر بيشتری نکنم!

آخ آخ! ساعت سه و چهل و شش دقيقه! الان صبح می‌شه به خدا! برم يه کمم بخوابم ...

هیچ نظری موجود نیست: