حالم خيلی بده. اين عکسها داره ديوونهم میکنه. بغض گلوم رو گرفته. اکبر گنجی داره جلوی چشم همهی ما جون میکنه و هيچکس نيست که يه کاری کنه. خدای من اين انصاف نيست. اين اصلا درست نيست. آخه چرا؟
چهقدر دلم میخواد داد بزنم. چهقدر دلم میخواد به زمين و زمان فحش بدم ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر