شتاب کن ناصری، شتاب کن!
مسيح علینژاد را يادتون هست؟ همون خبرنگاری که از مجلس هفتم اخراجش کردن و جنجالی جهانی سر اين قضيه بر پا شد؟ خانم علینژاد ماجراهای مربوط به اخراجش رو در کتابی به اسم « تاج خار » به چاپ رسونده که به شدت خووندنيه. بهخصوص اگه يه کم اهل سياست باشيد و تو اين سالها اتفاقات سياسی رو حتی دورادور پیگيری کرده باشين.
کتاب با نثری بسيار روان و جذاب، از يک طرف تصويری جالب از مجلس هفتم و نمايندههای نازنينش! میده و شما رو با حال و هوای خبرنگاریِ پارلمانی آشنا میکنه و از طرف ديگه دغدغهها، دلمشغولیها و زندگی شخصی يک زن خبرنگار ــ البته از نوع زبر و زرنگ اون! ــ رو روايت میکنه.
« تاج خار » رو دوست داشتم و بعد از خوندنش، خيلی برای خانم علینژاد متاسف شدم. کتاب رو اگه گير آوردين؛ حتماً بخونين. بهخاطر اين میگم اگه گير آوردين؛ چون شنيدم درست حسابی توزيع نشده و برای به دست آوردنش؛ بهترين راه مراجعه به صندوقعقب ماشين خانم علینژاده! يه قسمتی از کتاب رو اينجا ميارم که با حال و هواش آشنا شيد:
ــ اسير هيکلتم نازنين!
« هنگامهی توسعه » با ديدن من و مانتوی جديدم، سوژهای برای خنديدن پيدا کرده بود.
ــ هيکل رعنات دل میبره آبجی!
مانتوی همهی خانمها تغيير کرده بود. همه، گشاد و بلند و سياه پوشيده بودند. به جز « کتی ايرنا »، « زهرا هژبری » و « فهيمهی فارس » که از قبل چادری بودند. از آقايان تنها « بلورچی » خبرنگار روزنامهی رسالت، « بهزادی » خبرنگار روزنامهی کيهان و « شنبهزاده » خبرنگار تلويزيون کت و شلوار تميز پوشيده بودند. جوری که انگار به جشنی دعوت شدهاند.
احساس کردم همه چيز اين مجلس با همه چيزش جور است. حتی تيپ ظاهری خبرنگارهاش با شکل و شمايل وکلايش. ياد جملهی مظفرالدين شاه توی فيلم « علی حاتمی » افتادم که به کمالالملک گفته بود:
ــ بيله ديگ، بيله چغندر!
در جواب « هنگامهی توسعه » گفتم:
ــ بيله مجلس، بيله خبرنگار!
راهروهای مجلس شلوغ بود. تقريباً کسی از نمايندههای جديد را به چهره نمیشناسيم. بيشتر آقايان ريش بلند دارند و چندتايی هم چفيه به گردن بستهاند. مثل « عطارزاده » نمايندهی بوشهر. با ديدنش هول میشوم. بچه که بودم، با ديدن روحانی روستایمان، هول کردم و به جای سلام گفتم: « بسم الله الرحمن الرحيم ». اما با ديدن « عطارزاده » که به صف خبرنگاران لبخند میزد؛ گفتم:
ــ سلام، برادر!
« شجاعپوريان » از نمايندههای به جا مانده از مجلس شششم دربارهی همکاران جديدش میگويد:
ــ انگار از قرنطينه آمدهاند!
پینوشت:
۱ـ وبلاگ خانم علینژاد، که البته انگار خيلی حال و حوصله ندارد تحويلش بگيرد!
۲ـ معرفی « تاج خار » در روزنامههای ايران و شرق
۳ـ جوجهاردك زشت اخراجی مجلس هفتم!، گفتوگوی مجلهی زنان با مسيح علینژاد:( قسمت اول، قسمت دوم، قسمت سوم، قسمت چهارم)
۴ـ روايت مسيح علینژاد از « تاج خار »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر