یکشنبه، بهمن ۱۵، ۱۳۹۱

رسانه‌ی رو به سقوط

صدا و سیمای جمهوری اسلامی مردم را احمق، کودک و نفهم فرض می‌کند و در عصر ارتباط، بنا را بر این می‌گذارد، اگر خبر اتفاقی را منتشر نکند، مردم می‌پذیرند که آن اتفاق رخ نداده است.

در حالی که همه‌ی خبرگزاری‌ها، سایت‌ها، کانال‌های تلویزیونی و شبکه‌های مجازی از عصر امروز به معنای واقعی پر شده است از خبر و تحلیل ماجراهای جنجال امروز مجلس و جدال بی‌سابقه‌ی احمدی‌نژاد و لاریجانی، صدا و سیما در بخش خبری بیست و سی خود به سادگی از این مسئله می‌گذرد و کوچک‌ترین اشاره‌ای به آن نمی‌کند! انگار نه انگار که همه دنیا دارند درباره‌ی آن حرف می‌زنند.

من نمی‌دانم آیا هنوز کسی باقی مانده است که به صدا و سیمای حکومتی اعتماد داشته باشد یا نه، اما این فرایند کودن‌فرض‌کردن مخاطب هم بسیار خنده‌دار (در حقیقت گریه‌دار!) است و هم به‌شدت به شعور بیننده توهین‌ می‌کند و آن را زیر سوال می‌برد. من دوست دارم از آقای ضرغامی بپرسم فکر می‌کند چند درصد مردم از داستان امروز خبر ندارند؟ درست، صدا و سیما مدت‌ها است گروه هدف خود را مشخص کرده است، اما آیا تصور نمی‌کند که بالاخره این گروه هدف هم با خودشان فکر می‌کنند؟ چه‌طور می‌شود اتفاق به این بزرگی را سانسور کرد و از مخاطب انتظار داشت برای پی‌گیری خبر به هیچ رسانه‌ی دیگری سر نزند؟

سیاست‌ خبری صدا و سیمای جمهوری اسلامی در دنیا بدون شک بی‌نظیر است و می‌تواند بعدها به عنوان یک نمونه‌ی نادر و شگفت‌انگیز در دانشگاه‌های بزرگ دنیا مورد بررسی قرار گیرد و درس داده شود. این‌که چه‌گونه می‌شود با وجود یکه‌تازی و بی‌رقیب بودن در یک کشور و با در اختیار داشتن هزینه‌ای که سر به فلک می‌زند، روز به روز مخاطب‌های خود را بیش‌تر از دست داد و ته‌مانده‌ی اعتماد بیننده‌های کم‌شمار خود را نیز از بین برد.

هیچ نظری موجود نیست: