چهارشنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۹۳

چیزی که از نظر شما شور است ممکن است برای دیگری کم‌نمک باشد

درباره‌ی کونچیتا ورست توی فیس‌‌بوک نوشته بودم: «من نه از صدای کوچیتا ورست خوش‌م می‌‌‌‌آید، نه از قیافه‌اش، اما از حق انتخاب پوشش و سر و وضع‌ش دفاع می‌کنم. طبعن قیافه‌ و شیوه‌ای که دوست دارد خود را نشان بدهد به من ربطی ندارد و دلیلی ندارد مطابق با خواست من باشد.»

دوستی پاسخ داده بود: «کلن مخالف آزادی‌های این‌جوری‌ام. دوست داره بره توی خونه‌شون این‌طوری باشه نه توی اجتماع.»

خواستم همان‌جا چیزی بنویسم اما بعد فکر کردم بد نباشد این‌جا بحث را بیش‌تر باز کنم. مسئله این است که این نوع نگاه یا تفکر می‌تواند بسیار خطرناک و محدودکننده باشد. یعنی شما اگر مجوز این را صادر کنید که می‌شود به خاطر یک دیدگاه یا یک سلیقه، آزادی و یا به‌تر بگویم حق انتخاب یک نفر یا یک گروه را از بین ببرید، حتا اگر آن گروه در اقلیت باشند، آن‌گاه این مجوز را صادر کرده‌اید که دیگران نیز نوع پوشش شما را نپسندند و در راستای تحدید آن همین استدلال را به کار ببرند: «من با آزادی‌های این جوری مخالفم. اگر دوست داری این‌جوری بپوشی یا ریخت و قیافه‌‌ات این جوری باشد، برو توی خانه‌ی خودت» می‌بینید! انگار وقتی در مورد خودمان این استدلال به کار می‌رود، آزاردهنده است اما بعضی از ما به راحتی اجازه می‌دهیم بقیه را این‌طور قضاوت کنیم.

من دوست دارم بدانم مخالفین گسترده‌ی کوچیتا ورست دقیقن اعتراض‌شان به کجاست. به جز این‌که ما به‌واسطه‌ی سلیقه‌مان از ریخت و قیافه‌‌ی طرف خوش‌مان نمی‌آید، این‌طور لباس‌پوشیدن و آرایش او، هر چه‌قدر هم عجیب از دید ما، برای جامعه چه ضرری دارد؟ فرض کنید گروهی حاکم شد که از دید آن‌ها حضور آدم‌ها در خیابان به جز در حالت پوشیده‌شده در هفت لایه گونی ضخیم برای جامعه ضرر دارد؛ یک عده‌ای هم، کم یا زیاد، مدافع این سلیقه باشند، آیا در آن صورت ما نیز باید به هفت لایه گونی پوشیدن تن بدهیم؟

بخواهیم یا نخواهیم سلیقه‌ها در مورد نوع پوشش و آرایش بسیار متنوع است. تساهل و تسامح چیزی است که جامعه‌ی ما امروز به‌شدت لازم دارد. به نظرم هر کدام از ما نیاز داریم مدام به خودمان یادآوری کنیم که قرار نیست همه سر و وضع و پوشش‌شان را مطابق با خواست ما انتخاب کنند. بارها دیده‌ام و شنیده‌ام که وقتی دختر یا پسری با ظاهری کمی نامتعارف از خانه بیرون آمده‌، عده‌ای دل‌واپس صدای‌شان درآمده که: «دیگر شورش را درآورده‌اند.» از کجا معلوم خود شما شورش را درنیاورده‌اید؟ مسئول شوربودن یا کم‌نمکی این غذا مگر چه کسی است؟

هیچ نظری موجود نیست: