سه‌شنبه، مهر ۱۴، ۱۳۸۳

دو تا SMS برام رسيد ديروز، هر دو يه‌جورايی بامزه بودن:

اولی اين بود که يه ترکه زنگ می‌زنه البرادعی، می‌گه: « ببخشيد آقای البرادعی، ‌مگه شما دکتر نيستين؟» البرادعی می‌گه:« چرا، من دکترم. چه‌طور مگه؟» ترکه می‌گه: « آقای البرادعی، شما که دکترين، خجالت نمی‌کشين تو آژانس کار می‌کنين؟»

دوميش هم اين بود که يه جهان‌گرده مياد ايران، می‌برنش يه زورخونه رو بهش نشون می‌دن، اون‌جا يه نفر داشته شنای باستانی می‌رفته. جهان‌گرده يه‌خورده متعجب به يارو نگاه می‌کنه، بعدش می‌گه:« Excuse me, but She has gone »

هیچ نظری موجود نیست: