دوشنبه، آذر ۱۶، ۱۳۸۳

خُب! متهمين مربوط به پرونده‌ی موسوم به وبلاگ‌نويس‌ها هم به سلامتی و ميمنت، توبه‌نامه‌های مربوطه! را نوشتند، به گناهان‌شان اعتراف کردند و گفتند که در زندان با داشتن تلويزيون و مبل راحتی! کلی هم به آن‌ها خوش گذشته ...

واقعا نمی‌دانم چه بايد گفت ... در ميان همه‌‌ی اظهارنظرها، نوشته‌ی نبوی به نظرم از بقيه تاثيرگذارتر بود:

...

کسی که نامه اشتباه کردم می‌نویسد یا علیه خود و دیگران اعتراف می کند، بعد از مدتی کارش را ادامه خواهد داد، مسعود بهنود و من و سینا مطلبی مجبور شدیم برای ادامه کارمان به خارج بیاییم ولی کارمان را ادامه دادیم. محمد قوچانی سردبیر یکی از بهترین روزنامه‌های کشور است و بهترین نوشته‌ها را می‌نویسد، عزت‌الله سحابی مشغول ادامه فعالیت سیاسی‌اش است. علی افشاری درخواست رفراندوم کرده است و در کارش سربلند است

...

به امید معماریان می‌گوئیم که این روزها خواهند گذشت و امید ما دیگر زندانی نخواهد شد و باز هم زندگی ادامه دارد. بازهم امید معماریان است که سرش را بالا می‌گیرد و باز هم این بازجو است که باید خودش را از همگان پنهان کند و حتی مواظب باشد که فرزندانش هم نفهمند که پدرشان چه شغل کثیفی دارد.

به روزبه امیر ابراهیمی و شهرام رفیع‌زاده می‌گوئیم که روزهای سخت تمام شد، آن‌چه مجبوری بگویی بگو، مردمان تو را دوست می‌دارند و آزادی‌ات را حرمت می‌نهند، سرت را بر بالش نرم خانه بگذار و در خیابان راه برو، عجله نکن، هیچ‌کس باور نمی‌کند و لازم نیست که چیزی را تکذیب کنی.

به همه آن‌هایی که ممکن است مجبور شوند در نامه‌ای بگویند که بهزاد نبوی و مصطفی تاج‌زاده آن‌ها را فریب دادند و گمراه کردند می‌گوئیم که کسی این دروغ‌ها را باور نمی‌کند.

سرت را بر بالش می‌گذاری، دیگر مجبور نیستی زیر نور وقیح چراغی که تا صبح روشن است بخوابی، فردا هم در زندان انفرادی بیدار نخواهی شد. دوست من! نگران نباش. ما دوستت داریم و منتظر روزهای خوب هستیم.

پی‌نوشت:
۱)اصل خبر از کيهان و متن توبه نامه‌ها
۲)نوشته‌ی مسعود بهنود در اين زمينه
۳)تحليل بخش فارسی BBC

هیچ نظری موجود نیست: