چی کار کنم آيا؟
امروز اسامی پذيرفتهشدگان فوقليسانس دانشگاه آزاد اعلام شد و خُب اسم من هم اون وسطها ديده میشد! بايد بگم با اينکه دانشگاه آزاده؛ ولی باز هم از قبول شدنم خوشحال شدم. چون هم رشتهای که برای فوقليسانش امتحان دادم ( ادبيات نمايشی ) هيچ ربطی به رشتهی دورهی ليسانسم ( مهندسی صنايع ) نداشت؛ هم اينکه اصلاً و ابداً درس نخوندم برای امتحان فوق و به همينخاطر قبول شدنم يهجورايی بهم مزه داد.
البته بعد از امتحان آزاد؛ احتمالش رو میدادم که قبول بشم! چون با وجود اينکه آزمون خيلی بدی بود! ولی حس میکردم نسبت به بقيه، بد ندادم امتحانم رو. البته گاهی هم به خودم میگفتم نه بابا ديگه خيلی خوشبينم و بقيه که اومدن امتحان دادن؛ لابد درس خوندن و اونها قبول میشن و ديگه جايی برای من نمیمونه.
اما حالا که قبول شدم؛ از صبح واقعاً گه گيجه گرفتم چیکار کنم. چند تا مشکل اساسی وجود داره که نمیدونم دربارهشون چه تصميمی بگيرم:
اول اينکه من دانشگاه سراسری هم امتحان دادم که مرحلهی اولش رو قبول شدم و مرحله دومش هم يه ماه پيش برگزار شد. با اينکه مرحلهی دوم که آزمون نمايشنامهنويسی بود رو بهنظر خودم خيلی خوب امتحان دادم؛ اما بهخاطر اينکه رتبهی مرحله اولم چندان جالب نشده، شهرستان هم انتخابرشته نکردم؛ بعيد میدونم قبول بشم.
جوابهای سراسری هم بدبختی بعد از مهلت ثبتنام دانشگاه آزاد مياد و آدم الان تکليفش معلوم نيست بايد چیکار کنه. روزانهی سراسری که احتمالش کمه قبول بشم؛ اما ممکنه شبانه رو قبول بشم. يه چيزی که دربارهی شبانهی سراسری وجود داره؛ اينه که هزينهش رو امسال خيلی زياد کردن. يعنی برای هر ترم بيشتر از دوميليون میافته. در حالی که هزينهی دانشگاه آزاد ترمی حدود هشتصدهزار تومنه.
حالا اگه برم ثبتنام کنم آزاد رو و بعدش نخوام برم؛ يه چيزی حدود لااقل هشتصدهزار تومن میره تو پاچهم! اگه هم که ثبتنام نکنم؛ بعدش سراسری هم قبول نشم؛ که ديگه کلا میشه هيچچی به هيچچی. تازه هنوز خودمم مشکوکم اگه شبانهی سراسری قبول شدم؛ اون رو برم يا آزاد رو. آخه هزينهی شبانه ديگه خيلی زياده!
مسئلهی ديگه هم که يکی دو هفته پيش هم يه بار گفتم؛ اينه که من امسال تقريبا هر روز صبحها تا ساعت ۴ تدريس برداشتم و نمیدونم با اين وجود _ حالا هرجا هم که قبول شم _ چهجوری کلاسهای دانشگاه رو برم. با اينکه خودم دوست دارم دانشگاهه رو برم؛ ولی خُب زير قراردادهای تدريسيم که نمیتونم بزنم.
مسئلهی بعدی اينه که حالا بر فرض بخوام آزاد رو ثبتنام کنم؛ روزهای ثبتنام ( ۱۲ تا ۱۴ شهريور ) دقيقا خورده به روزايی که برنامهريزی کرده بوديم بريم سفر و ظاهراً ثبتنام هم فقط خود آدم میتونه انجام بده! اينم يه بدبختی ديگه که حالا البته فکر کنم بشه يه کاريش کرد.
اما ... من يه دفعه تجربهی انصراف دادن از فوق ليسانس، اونم بعد از دو سال!! درس خوندن رو دارم. اين بار ديگه نمیخوام چنين اتفاقی بيفته. يه بخشش با خودمه که الان درست و حسابی فکر کنم ببينم واقعا میخوام اين رشته رو تو اين شرايط بخونم يا نه، يه بخش هم بسته به اتفاقهايی داره که بعداً میافته. که مثلا خوشم مياد از درسها و فضای دانشگاه، استادها خوب هستن، میتونم بهاندازهی کافی برای درس خوندن وقت بذارم و اينجور چيزا. خلاصه که گيج شدم حسابی ...
پینوشت ( بعدا اضافه شد ):
الان رفتم کارنامهم رو ديدم و نزديک بود شاخ دربيارم! هر چند يه حسی بهم میگفت که احتمالا قبول میشم؛ ولی خداييش انتظار اين رتبه رو ديگه اصلا نداشتم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر