شهرزاد آکادمی گوگوش را که یادتان هست؟ این روزها یک آهنگ داده بیرون به نام «لحظهها» که من بسیار دوستش دارم. جدای از لحن، حس و اجرای خوب و تنظیم مناسب آهنگ، نقطهی قوت این کار، متن عاشقانهی ساده و در عین حال فوقالعادهی ترانهی آن است:
یه لحظه سردی
قلبم اسیره
دلم اسیره
تموم دنیام
دست تو گیره
منو تو دریاب
دلم شکسته
که غصه دارم
عشقم نمیره
تو گریه داری
تو خنده داری
تو مثل طوفان
یکجا نداری
تو رنگارنگی
گاهی یه سنگی
یه روز تو شبنم
مثل بهاری
یه روز تو عاشق
مثل یه مجنون
یه روز پر از درد
اسیر و داغونی
عزیزم
نمیدانم چرا ولی از این آهنگ یاد ترانههای سالهای قدیم گوگوش افتادم. جالب اینکه چند وقتی بود که این آهنگ توی پوشهی ترانههایی بود که توی ماشین گوش میکنم و پنج شش بار آن را شنیده بودم و با اینکه خوشم آمده بود، خیلی به شعرش دقت نکرده بودم، اما هفتهی پیش که درست گوشش دادم، به سرعت جزو ترانههای دوستداشتنیام شد.
یه لحظه سردی
یه لحظه گرمی
یه لحظه سختی
یه لحظه نرمی
یه لحظه ویرون
یه لحظه آباد
مثل یه عاشق دورم میگردی
نمیدونم که
دل تو میخواد
با من بمونی
با من بگردی
یا که نه؟
قلبت سپیده
قلبت سیاهه
دل تو مظلوم
نه پرگناهه
یه روز قشنگی لب تو خندون
یه روز پر از درد چشم تو گریون
نمیدونم که
دل تو میخواد
با من بخندی
یا که بجنگی
عزیزم
قلبم اسیره
دلم اسیره
تموم دنیام
دست تو گیره
منو تو دریاب
دلم شکسته
که غصه دارم
عشقم نمیره
تو گریه داری
تو خنده داری
تو مثل طوفان
یکجا نداری
تو رنگارنگی
گاهی یه سنگی
یه روز تو شبنم
مثل بهاری
یه روز تو عاشق
مثل یه مجنون
یه روز پر از درد
اسیر و داغونی
عزیزم
سایهی غم روز میره شب میآد تو خونه
قلب من اینجوری عاشقی نمیدونه
دلم اسیره
تموم دنیام
دست تو گیره
منو تو دریاب
دلم شکسته
که غصه دارم
عشقم نمیره
تو گریه داری
تو خنده داری
تو مثل طوفان
یکجا نداری
تو رنگارنگی
گاهی یه سنگی
یه روز تو شبنم
مثل بهاری
یه روز تو عاشق
مثل یه مجنون
یه روز پر از درد
اسیر و داغونی
عزیزم
نمیدانم چرا ولی از این آهنگ یاد ترانههای سالهای قدیم گوگوش افتادم. جالب اینکه چند وقتی بود که این آهنگ توی پوشهی ترانههایی بود که توی ماشین گوش میکنم و پنج شش بار آن را شنیده بودم و با اینکه خوشم آمده بود، خیلی به شعرش دقت نکرده بودم، اما هفتهی پیش که درست گوشش دادم، به سرعت جزو ترانههای دوستداشتنیام شد.
۲ نظر:
فوقالعاده هست این ترانه. بارها و بارها بهش گوش دادم و هنوز هم ازش سیر نشدم. به خصوص با نوع صدای شهرزاد دلنشین تر میشه.
از اون دسته آهنگ هاست که به شدت حال آدم رو بد می کنه .ولی اون مدل بد شدنی که آدم خودش می خواد مثل بازی بازی کردن با خون خشک شده ی سر زانو تا دوباره بگی اه خونش در اومد
ارسال یک نظر